عرض حال

یکشنبه، بهمن ۲۹، ۱۳۸۵

جفری اولمن



Question: Why did the CIA depose Mossadegh in 1953?

Answer: As I understand it, Mossadegh nationalized the oil resources that had been developed by US and other Western oil companies. It is an interesting question whether natural resources should belong to the people who accidentally built homes on top of it, or to the people whose technology made it possible to extract those resources. I suspect that in 1953 the answer was clearly the latter, but as time went on, political philosophy went toward the former. Thus, seeing the events of 1953 through modern eyes, it looks different from what it was in its time. Regardless, if a country wants to import technology, as every developing nation should, it has to acknowledge the rule of law and respect its agreements with the companies that supply the technology. The penalty for not doing so is that the country will not have access to technology, and it appears that Iran is suffering from exactly that problem today.

جفری اولمن استاد معروف دانشکده‌ی علم کامپیوتر دانشگاه استنفورد و مولف کتاب‌های متعددی در این رشته‌ در این صفحه به تعدادی از سوالات اغلب سیاسی‌ای که از ایرانیان از طریق ایمیل دریافت کرده جواب داده است.

10 نظر:

  • جالب بود. به هميچ وجه از اين زاويه به قضيه نگاه نکرده بودم.

    توسط Blogger Naser, در ۶:۴۳ قبل‌ازظهر  

  • خوب این زاویه نگاه متعلق به نو محافظه کاران آمریکایی و تندروهای بریتانیایی هست و حتی اگر اون رو با نگاه دموکراتهای آمریکا مثل کنت پولاک یا چپهای انگلستان مثل جک استراو مقایسه هم کنیم باز هم بیش از حد استعماریه. مسئله اینجاست که حتی استدلالهای پولاک که خیلی معتدلتر از این آدم هست در خیلی از موارد منطقی نیست مثلا استدلال زیر رو نگاه کن:
    http://ali-fatolahi.blogspot.com/2006/07/10.html
    مسئله اینجاست که هر دو طرف یک طرفه به قاضی میرن. به هر حال این حرفا تا حدی واقعیت درش نهفته هست اما ایراد هم زیاد میشه بهش گرفت مثلا اینکه گفته امروز به روش دوم فکر میکنن بی معنیه. اگه اینطوریه مثالش کجاست؟ کدوم دادگاه بین المللی رأی میده که مثلاً آمریکا حق داره از ونزوئلا به خاطر ملی شدن صنعت نفتش شکایت کنه

    من خیلی از خوندن نظرات امثال این آدم خوشم میاد چون فکر آدم رو متعادل میکنه و استدلال کردن آدم رو منطقی تر اما در عین حال افسوس هم میخورم یکی به خاطر اینکه میفهمم چقدر به ما دروغ گفتن و یکی هم به خاطر اینکه میبینم نظرات افراطی از هر دو طرف بیشتر طرفدار داره

    توسط Blogger علی فتح‌اللهی, در ۱۰:۵۳ قبل‌ازظهر  

  • راستی این فیلم رو دیدی؟
    Quiet American
    توصیف رفتار آمریکاییها در ویتنام از دید انگلیسیهاست. جالبه تفاوت دیدگاهای آدما

    توسط Blogger علی فتح‌اللهی, در ۱۰:۵۶ قبل‌ازظهر  

  • من هم با علی موافقم. البته که یکی از افراطی ترین دیدگاه هاست ولی باز به قول علی قسمتی از حقیقت رو هم شاید داشته باشه و حداقل به من می گه که بعضی ها اینجوری هم نگاه می کنند به قضیه و این احتمالا به درک متقابل ما از همدیگه کمک می کنه.

    توسط Blogger Naser, در ۱۰:۰۰ بعدازظهر  

  • من چیز خاصی تو این نوشته ندیدم. نوشته ای هست کاملا در چارچوب منطقی و عقلایی. لیکن در حوزه سیاست.
    اصولا در این حوزه نمیتوان همان معاییری رو مفروض کرد که در مباحث کلاسیک اخلاق یا غیره مفروض میشوند.
    بقول خواجه:
    رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
    کار ملک است آنکه تدبیر و تامل بایدش
    سیاست یعنی مال اندیشی و عقل معاش. واقع بینی در انتخاب بین بد و بدتر. دور انداختن مصادیق تقدس آفرین و تصورات مطلق گرا از انسان یا به تعبیری "انسان کامل". گفته های گنجی رو در این زمینه توصیه میکنم بخونید:
    http://www.backzup.net/index.php?q=aHR0cDovL3d3dy5yb296b25saW5lLmNvbS9hcmNoaXZlcy8yMDA3LzAyLzAwMjQwMC5waHA%3D

    توسط Blogger علي دهقانيان, در ۱۰:۴۷ بعدازظهر  

  • من با علی دهقانیان موافقم، البته اول دچار سوء تفاهم شده بودم، ولی تو صحبتی که با علی داشتم روشن شدم. صحبتش سراسر منطقیه و هیچ جای ایرادی بهش نیست، حتی من فکر می کنم نسبت به اینکه بستر بحث سیاسیه، زیادی پدر و مادر داره! ما خودمون در مورد دریای خزر چه جور استدلال هایی می کنیم؟ اگه جای آمریکایی های دهه پنجاه بودیم در مورد نفت چه استدلالی می کردیم. می خوام نتیجه بگیرم - البته با الهام از حرفهای علی دهقانیان- که خیلی حق و حقوق واضحی وجود نداره که بشه رو جای دقیق مرزهاش بحث کرد. یه دعواییه سر اینکه کی بیشتر بهش برسه. تو این دعوا هم هر کسی موظفه بنفع طرف خوش سروصدا کنه. مثل فوتبال می مونه. وقتی خودتو می کشی که ایران بره جام جهانی اصلاً دلیل بر این نیست که ایران حقشه که بره. همه مون می دونستیم حق استرالیاست که بره نه ما

    توسط Blogger Unknown, در ۵:۴۷ قبل‌ازظهر  

  • shahram : salam,,taze webloget ro didam daram mikhunam bebinam mesle weblog naser khundani hast ya na !!
    khosh bashi

    توسط Anonymous ناشناس, در ۶:۴۱ بعدازظهر  

  • سلام
    خوبي رضا
    خبري ازت نيست
    من وبلاگتم خوندم
    برايت هم نظرمو گفته بودم اما ثبت نشده انگار
    وبلاگ من رو هم مي توني ببيني
    http://lostmind.blogfa.com
    خوشحال شدم ديدمت

    سعيد جهانيان

    توسط Blogger Unknown, در ۱:۱۴ قبل‌ازظهر  

  • salam reza jan!
    khoobe ke az in rah hamdige ro peida kardim.lanat be har do moon...ba jonbeshe danesh joo iit kheili hal kardam...to kei ostad shodi? baba be in jamat nomre bede beran peye zendegishoon...mage khodemoon ro yadet nemiyad che kargadan haii boodim?

    توسط Anonymous ناشناس, در ۱۰:۱۲ بعدازظهر  

  • reza jan yadam raft begam lotf kon linke man ro too webloget bezar, man in kar ro kardam...

    توسط Anonymous ناشناس, در ۱۰:۴۱ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی