عرض حال

شنبه، مرداد ۰۷، ۱۳۸۵

خانه به دوش

مطلب دوم از سررسيدنامه : شعر سپيد
خانه به دوش
خانه ها،
افسانه ها
و تکاپويی ديرين برای کاشانه
جاودانه
آهای! حلزون پير لعنتی
دلت را خوش کرده ای که چه؟
که چنين خرامان می روی؟
انگار نه انگار که راه سنجاقک را بسته ای
لا اقل راه را برای چلچه ها باز کن
که نه چون تو خانه ای هميشه مهيا دارند
و نه مثل لاک پشت
دوستان مرغابی
تا بر تکه چوبی آويزان
به سرمنزل موعود برسد
تو، تو، تو
هرگاه ديدی قصه ات به سر رسيد
باز بهانه بگير که
کلاغ بيچاره به خانه اش نرسيد
زمستان 81

0 نظر:

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی