عرض حال

پنجشنبه، فروردین ۰۸، ۱۳۸۷

سقوط آزاد


وقتی متولد می شی انگار از هواپیما پریدی پایین.
سنین پنج سالگی و ده سال و بیست سال رو فقط یه بار پشت سر میذاری، مثل ارتفاع هزار متر و پونصد متر که وقتی پشت سر میذاریشون دیگه نمی تونی برگردی. در حال سقوط با آدم های دیگه ای که اونا هم در حال سقوط هستن، هماهنگ می شی، شکل درست می کنین، دست همدیگه رو میگیرین، می خندین، از همدیگه عکس و فیلم می گیرین.
سرعت سال ها با شتاب نه ممیز هشت دهم افزایش پیدا می کنه.
یواش یواش به آخرش فکر میکنی.
به زمین که نزدیک می شی احساس می کنی اون داره با سرعت فزاینده ای بهت نزدیک میشه.
بعضی ها قبل از تو پریده بودن، بعضی ها بعد از تو. خوش بحال اونایی که بعد از تو پریدن. یه عده هم هنوز نپریدن.
آخرین لحظه های پرتاب زمین به سمت صورتت متوجه می شی که اینجا خبری از چتر نجات نیست!
سرعت تو در فاصله ی یک متری زمین بیشتر از سرعتت در دو متریه!
یک سانتی متری بیشتر از دو سانتی متریه!
یک میلی متری بیشتر از دو میلی متریه!
یک میکرومتر: یه نفر تو راه می گفت وقتی به سطح زمین برسی با همین سرعت ازش رد میشی و ادامه میدی.
یک نانومتر: یه نفر دیگه میگفت میخوری به زمین و عین توپ بر میگردی.
اپسیلون: یه نفر دیگه می گفت ...
بوووووممممممممممم!!!

9 نظر:

  • نمیدونم با نظرت موافقم یا نه اما مطلبت جالب بود

    توسط Blogger علي دهقانيان, در ۳:۰۱ بعدازظهر  

  • فقط خیلی مطمئن نیستم مقیاس اون آخرا به همین شکلی باشه که میگی مثلاً فکر کنم دیگه آخرش یه متر باشه به شانتیمتر و اینا نمیرسه یعنی امیدوارم نرسه

    توسط Blogger علی فتح‌اللهی, در ۱۲:۰۲ قبل‌ازظهر  

  • مرگ:

    ما در تمام عمر تو را در نمی يابيم
    اما تو
    ناگهان
    همه را در می يابی

    توسط Blogger Unknown, در ۹:۱۲ قبل‌ازظهر  

  • :D
    !...چه باحال
    من که حسش کردم

    توسط Blogger Khalil, در ۷:۳۷ قبل‌ازظهر  

  • رضا جان من دو تا پی نوشت اضافه کردم به اون مطلب که امیدوارم پاسخ ابهاماتت رو داده باشم

    ممنون

    توسط Blogger علی فتح‌اللهی, در ۹:۲۶ بعدازظهر  

  • متر؟...
    نمي دونم ... فکر کنم شايد جور ديگه اي هم بشه فکر کرد...

    توسط Anonymous ناشناس, در ۷:۲۰ بعدازظهر  

  • سلام. دروازه های دوراهی اسم کتاب یا مقاله یا چنین چیزی نیست. منظورم از این عبارت حالت خودم بود. که در شک و تردید هستم.

    توسط Anonymous ناشناس, در ۱:۳۱ بعدازظهر  

  • خیلی دیر به دیر آپدیت می کنی،
    معلومم نیست اصلاً چی می نویسی، چی می خوای بگی، یا لااقلش اینکه من یکی نمی فهم.

    توسط Anonymous ناشناس, در ۶:۴۸ بعدازظهر  

  • من پریدم و میدونم چی میگی.بخاصر سرعت زیاد شاید نشه لحظه هارو درک کرد.ولی هرچی سرعت بیشتر میشه چون به زمین نزدیکتر میشی لحظه ها بیشتر طول میکشن.این حس که مرگ نزدیکته باعث میشه با تمام وجود ثانیه هارو درک کنی .یه جورایی دوست داری قدرشونو بیشتر بدونی و سانتیمترو میلیمتر و.. رو لمس میکنی.خیلی جالبه.امیدوارم همیشه سقوطی هیجان انگیز و فرودی آروم داشته باشی.

    توسط Anonymous ناشناس, در ۷:۳۰ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی