The Philosophy of God's Existance in Computer Science
«پایگاه تخصصی نرم افزار ایران» یه وبسایت به زبان فارسیه که معمولاً مطالب جالبی توش پیدا میشه (منظورم از نظر علمیه). ولی امروز یه مطلبی توش پیدا کردم با عنوان «فلسفه وجودی خدا در علم کامپیوتر» که به نظرم از نظر طنز جالب بود. سعی کردم یه کم روش کار کنم، ولی دیدم خودش هیچ چی کم نداره، لازم نیست بهش دست بزنم. بخش هایی از اون مقاله رو همینجا با قلم ایتالیک آوردم:
فلسفه وجودی خدا در علم کامپیوتر
The philosophy of God's existence in computer science
اگر برنامه نویس باشید، حتما با تعاریف شی گرایی آشنایی دارید. ما در شی گرایی، سعی می کنیم هر هویت "فیزیکی" یا "معنوی" را در یک "تعریف" خلاصه و به صورت یک "کلاس" آن را پیاده سازی کنیم. به عنوان مثال، هویت "دست" می تواند به تنهایی یک کلاس و هویت "انسان" نیز کلاسی دیگر باشد.
تعریف دیگری که در شی گرایی داریم، تعریف "ارث بری" می باشد، به عنوان مثال، هویت "دست" می تواند از هویت بالاتر خود (پدر خود) یعنی "انسان" ارث بری داشته باشه و در حقیقت هویت "انسان" را کامل تر کند. ضمن اینکه تا خود "انسان" ظرفیت پذیرش "دست" را نداشته باشد، آن "دست" نمی تواند از آن ارث بری کند، اما در نهایت، تکمیل کنندهء "انسان" است.
لطفا به کلمه "هویت" بیشتر توجه کنید، هویت یک "انسان" به تنهایی نمی تواند تمامی آنچه یک "انسان" می تواند انجام دهد را انجام دهد، اما مسلما نبود هویتی به نام "انسان" به عنوان یک ظرف (container) برای هویت "دست"، ارزش و اهمیت "دست" را از بین می برد و دست از انجام آنچه وظیفهء آن است، ناتوان است.
بد نیست برای درک بیشتر، گریزی بزنیم به کتاب C++ Nuts and Bolts: For Experiences Programmers (نوشته هربرت شیلد و ترجمه مهندس شادمان پور) تا از ارث بری در شی گرایی بهتر و بیشتر بدانیم (لطفا به بخش های پر رنگ شده بیشتر دقت کنید):
به طور کلی فرایند ارث بری با تعریف یک کلاس مبنا آغاز می شود. این کلاس مبنا همه آن کیفیاتی که در تمام کلاس های مشتق شونده از آن مشترک خواهند بود، تعریف می کند. در اصل کلاس مبنا بیان کننده کلی ترین توصیف از مجموعه ای از خصوصیات است. یک کلاس مشتق شونده، این خصوصیات را به ارث برده و خواصی که خاص خودش است به آنها اضافه می کند.
دوباره روی عبارت "کلاس مبنا بیان کننده کلی ترین توصیف از مجموعه ای از خصوصیات است" تاکید می کنم... عبارت "کلی ترین توصیف" نماد خوبی برای خدا است! در ادامه روند ارث بری "دست" از "انسان"، می توان به اینجا رسید که "انسان" نیز، بعد از چند مرحله، از "زمین" یا "طبیعت زمین" ارث می برد و این روند تا "منظومه"، "کهکشان"، "جهان" و "خدا" ادامه پیدا خواهد کرد و در نهایت، کلی ترین توصیف، مربوط به "خدا" می باشد.
...
اگر احساس کردید ایمانتون داره قوی میشه و دارید به جواب مهمترین سوالهای فلسفی همه ی عمرتون نزدیک میشید، می تونید مطلب رو بطور کامل از اینجا بخونید. کامنت های مطلب هم به اندازه ی خودش جالب هستن، توصیه می کنم ببینید.
فلسفه وجودی خدا در علم کامپیوتر
The philosophy of God's existence in computer science
اگر برنامه نویس باشید، حتما با تعاریف شی گرایی آشنایی دارید. ما در شی گرایی، سعی می کنیم هر هویت "فیزیکی" یا "معنوی" را در یک "تعریف" خلاصه و به صورت یک "کلاس" آن را پیاده سازی کنیم. به عنوان مثال، هویت "دست" می تواند به تنهایی یک کلاس و هویت "انسان" نیز کلاسی دیگر باشد.
تعریف دیگری که در شی گرایی داریم، تعریف "ارث بری" می باشد، به عنوان مثال، هویت "دست" می تواند از هویت بالاتر خود (پدر خود) یعنی "انسان" ارث بری داشته باشه و در حقیقت هویت "انسان" را کامل تر کند. ضمن اینکه تا خود "انسان" ظرفیت پذیرش "دست" را نداشته باشد، آن "دست" نمی تواند از آن ارث بری کند، اما در نهایت، تکمیل کنندهء "انسان" است.
لطفا به کلمه "هویت" بیشتر توجه کنید، هویت یک "انسان" به تنهایی نمی تواند تمامی آنچه یک "انسان" می تواند انجام دهد را انجام دهد، اما مسلما نبود هویتی به نام "انسان" به عنوان یک ظرف (container) برای هویت "دست"، ارزش و اهمیت "دست" را از بین می برد و دست از انجام آنچه وظیفهء آن است، ناتوان است.
بد نیست برای درک بیشتر، گریزی بزنیم به کتاب C++ Nuts and Bolts: For Experiences Programmers (نوشته هربرت شیلد و ترجمه مهندس شادمان پور) تا از ارث بری در شی گرایی بهتر و بیشتر بدانیم (لطفا به بخش های پر رنگ شده بیشتر دقت کنید):
به طور کلی فرایند ارث بری با تعریف یک کلاس مبنا آغاز می شود. این کلاس مبنا همه آن کیفیاتی که در تمام کلاس های مشتق شونده از آن مشترک خواهند بود، تعریف می کند. در اصل کلاس مبنا بیان کننده کلی ترین توصیف از مجموعه ای از خصوصیات است. یک کلاس مشتق شونده، این خصوصیات را به ارث برده و خواصی که خاص خودش است به آنها اضافه می کند.
دوباره روی عبارت "کلاس مبنا بیان کننده کلی ترین توصیف از مجموعه ای از خصوصیات است" تاکید می کنم... عبارت "کلی ترین توصیف" نماد خوبی برای خدا است! در ادامه روند ارث بری "دست" از "انسان"، می توان به اینجا رسید که "انسان" نیز، بعد از چند مرحله، از "زمین" یا "طبیعت زمین" ارث می برد و این روند تا "منظومه"، "کهکشان"، "جهان" و "خدا" ادامه پیدا خواهد کرد و در نهایت، کلی ترین توصیف، مربوط به "خدا" می باشد.
...
اگر احساس کردید ایمانتون داره قوی میشه و دارید به جواب مهمترین سوالهای فلسفی همه ی عمرتون نزدیک میشید، می تونید مطلب رو بطور کامل از اینجا بخونید. کامنت های مطلب هم به اندازه ی خودش جالب هستن، توصیه می کنم ببینید.
3 نظر:
البته چیزی که هست اینه در واقع شئ گرایی مفهومی است که در فلسفه مطرح شده و از اونجا به علم راه پیدا کرده هگل ظاهرا در این باره حرف زده و البته من در آثار ملاصدرا هم دیدم یعنی در واقع بر عکس این قضیه صادقه ولی خوب میتونه کمک کننده باشه اگه زیاده روی نشه ولی کلا ظاهرا تب داش محمود همه رو گرفته و همه فکر میکنن کشفای بزرگی دارن میکنن که تمام عالم از اونا بیخبرن
توسط علی فتحاللهی, در ۱۲:۱۷ قبلازظهر
من می رفتم بعضی وقتها توی این سایت ولی همچین مطلبی نیده بودم. جالب بود و مسخره
توسط Naser, در ۱۲:۴۵ قبلازظهر
ايده جالبيه ولی چندان جديد نيست . افلاطون چندهزار سال پيش توی عالم مثلش اين مدل رو ارائه داده
توسط علي دهقانيان, در ۳:۰۶ بعدازظهر
ارسال یک نظر
اشتراک در نظرات پیام [Atom]
<< صفحهٔ اصلی