عرض حال

دوشنبه، تیر ۳۱، ۱۳۸۷

دو بیت شعر از شاعر جوان

اصولاً توصیه ی حکمت ایرانی –تا اونجایی که من می دونم- کم گویی و گزیده گویی هستش. یعنی به جای این که 100 تا جمله بگی که 10 تاش حرف حساب باشه و 90 تاش شعر، اون 90 تا رو قیچی کن (خودسانسوری) و در عوض اون 10 تا رو مثل 10 تا برگ برنده (ترجیحاً به صورت تک جمله های کوبنده و کلمات قصار وار) رو کن. خود ما (خود من) هم بعضی وقت ها ناخودآگاه تحت الشعار(!) این تفکر هستیم. مثلاً در مورد وبلاگ فکر می کنیم باید یه مطلب توپ به ذهنمون برسه، بنویسیم، ویرایش و بعد پست کنیم. یا اگه دستی به قلمی داشته باشیم (شعری، داستانی، نمایشنامه ای، نقدی، ...) کلی از ایده ها رو شهید می کنیم و فقط منتظر شاهکاری هستیم که خلاصه حداقل دو سه تا جایزه بین المللی (ترجیحاً نوبل یکیش باشه) رو درو کنه.
من نمی دونم آیا واقعاً رابطه ی معکوسی بین کمیت و کیفیت وجود داره؟ شاید کسی که از 100 تا حرفش، 10 تاش حرف حسابه، اگه 200 تا حرف بزنه 20 تاش حرف حساب باشه؟ یعنی هر چی بیشتر حرف بزنی تعداد حرفای درست حسابیت بیشتره! اصلاً شاید اگه 200 حرف بزنه 50 تاش حرف حساب باشه؟

به نظر شما کدوم بیت شعر قشنگ تره:
اولی:

پر گوی و گزافه گوی ورنه
عیب و هنرت نهفته باشد

-*-*-*-
دومی:

پر گوی و گزافه گوی شاید
زان بین یکی گزیده باشد

5 نظر:

  • بله جناب مهندس
    اینچنین می شود که آنچنان می شود.

    توسط Anonymous ناشناس, در ۱:۰۱ قبل‌ازظهر  

  • من با آدم های
    anonymous
    هیچ حرفی ندارم که بزنم. بخصوص اگه کامنتشون بی محتوا هم باشه. یه چیزی مثل لباس شخصیه

    توسط Anonymous ناشناس, در ۶:۱۵ قبل‌ازظهر  

  • تو مگه همونی نيستی که حرفو تو داستانت کوپنی کرده بودی؟
    اولی به نظر من قشنگ تره

    توسط Blogger علي دهقانيان, در ۹:۵۵ بعدازظهر  

  • این نظر توسط نویسنده حذف شده است.

    توسط Blogger Sohail S., در ۷:۵۵ قبل‌ازظهر  

  • به نظر من هم لزوما رابطه معکوس به آن صورت که میگن نیست.

    شاید بشه گفت، حرف حساب، یک منبعه که نرخش (سرعت تولیدش) ثابته و بیشتر از اون حرف بزنی سبوسش زیاد میشه و غیره.

    اینکه بفهمی سرعتش (نرخش) چقدره سخته. یعنی اینکه بفهمی کدوم حرف که زدی (یا نزدی و خوردیش) ارزش داشت و کدوم نداشت، سخته. بصورت فُرادا سخته. باید فیدیک از بیرون داشته باشه.

    شعر دومی که گفتی میتونه خوب باشه. خصوصا اگر حرف های بدرد بخور از بدرد نخورها تشخیص داده شوند (توسط ملت یا مسوولین!)

    مثل الگوریتم ژنتیک
    و مثل اقتصاد رقابتی

    توسط Blogger Sohail S., در ۸:۰۰ قبل‌ازظهر  

ارسال یک نظر

اشتراک در نظرات پیام [Atom]



<< صفحهٔ اصلی